معنی دریای شمال روسیه
حل جدول
کارا
اقیانوس منجمد شمالی
دریای روسیه
اختسک
دریای شرق روسیه
اختسک
نفت دریای شمال
برنت
دریاى شمال روسیه
کارا
باد شمال دریای مدیترانه
ترامونتا
جزیره قطب شمال روسیه
نوایا زاملیا
لغت نامه دهخدا
دریای شمال. [دَرْ ی ِ ش َ / ش ِ] (اِخ) شاخه ای از اقیانوس اطلس به طول حدود 960 کیلومتر که بین برّ اروپا از شمال و جنوب و بریتانیای کبیر از غرب ممتد است. عریضترین قسمتش حدود 640کیلومتر عرض دارد. از جنوب به تنگه ٔ پادوکاله منتهی میشود از لحاظ صید ماهی اهمیت بسیار دارد و دارای قسمت های کم عمق متعددی است که بزرگترین آنها کرانماسه ی داگربنک است که بین انگلستان و دانمارک در عمق کمی زیر آب قرار گرفته است. (از دائرهالمعارف فارسی).
روسیه
روسیه. [سی ی َ] (اِخ) نامی است که بر امپراتوری وسیع تزارهااطلاق می شود و آن در اروپا و آسیا از سواحل دریای بالتیک تا سواحل اقیانوس کبیر ممتد بوده است. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). رجوع به روسیه ٔ شوروی شود.
روسیه. [ی َه ْ] (ص مرکب) مخفف روسیاه. کسی که بخاطر کارناروا که مرتکب شده شرمنده است:
گر به پیری دانش بدگوهران افزون شدی
روسیه تر نیستی هر روز ابلیس لعین.
منوچهری.
ای ز خجالت همه شبهای تو
روسیه از روز طربهای تو.
نظامی.
زن چو انگور و طفل بی گنهست
خام سرسبز و پخته روسیهت.
نظامی.
و رجوع به روسیاه شود.
واژه پیشنهادی
عربی به فارسی
شمال , شمالی , باد شمال , رو به شمال , در شمال
فارسی به عربی
شمال
معادل ابجد
877